همای رحمت علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایه ی هما را علی : شبه جمله ، منادا هما : نماد سعادت ، مرغ سعادت ، پرنده ای از راسته ی شکاریان که در قدیم آن موجب سعادت می دانستند . همای رحمت : اضافه تشبیهی ، رحمت و بخشش خدا را به این پرنده تشبیه شده ، استعاره از حضرت علی (ع) تو چه آیتی خدا را آیت : نشانه را : برای ، نشانه ی متممی که : زیرا که ، که تعلیل ، علّت را بیان می کند ماسوا : ما سوی الله : همه چیز به غیر از خدا ، همه ی مخلوقات ، کائنات را : مفعولی مصراع دوم تلمیح دارد به این که هرگاه پادشاهی جانشینی نداشت هما را به پرواز درمیآورند . آن گاه که این پرنده فرود می آمد بر سر هر کس که می نشست پادشاه می شد . معنی : علی ای مرغ سعادت تو نشانههایی از خدا داری زیرا که سایه ی خوشبختی و رحمت الهی را برسر همه ی موجودات عالم افکندهای و آیت و مظهر رحمت پروردگاری . دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را دل : شبه جمله ، منادا در رخ کسی دیدن : یعنی به چیزی توجّه کردن را : مفعولی خداشناسی به کمال نخواهد رسید مگر از طریق علی(ع) معنی : شاعر خطاب به دل که کانون معرفت و شناخت است میگوید اگر خدا را میشناسی پس به چهره ی ملکوتی علی بنگر تا جلوه گاه حق تعالی را ببینی سوگند به خدا من به وسیله و به واسطه ی او که حجّت حق است خدای نادیده را شناختم . مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را مگر : امید است ، ان شاء الله ، خدا کند که سحاب رحمت : اضافه تشبیهی ، استعاره از وجود پر فیض و برکت حضرت علی (ع) ارنه : مخفّف اگر نه شرار قهر : اضافه ی تشبیهی ، شعلههای آتش عذاب را : مفعولی برشفاعت حضرت علی در روز قیامت از تمامی پیروان خود دلالت دارد . معنی : اگر لطف علی نباشد قهر دوزخ همه را خواهد سوزاند . برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را تلمیح دارد : آیه ی 5 سوره ی مائده « انَّما ولیّکم الله و رسوله وَ الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکوة و هم راکعون » نگین پادشاهی : مقصود بخشش فراوان در خانه ی کسی را زدن : کنایه از کمک خواستن از کسی کرم : لطف را : به ، نشانه ی متممی معنی : ای گدای بیچاره برو و در خانه علی را بزن و از علی کمک بخواه زیرا که او از روی لطف و بخشش بسیار، فراوان میبخشد . به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا ؟ استفهام انکاری ( سؤالی که جوابش منفی باشد) تلمیح به داستان ضربت خوردن حضرت علی (ع) به دست ابن ملجم مرادی دارد . پسر منظور امام حسن (ع) است . قاتل : ابن ملجم مرادی مدارا : به مهربانی رفتار کردن معنی : به غیر از حضرت علی (ع) چه کسی به پسرش می گوید که با قاتل من وقتی اسیر توست با ملایمت و مهربانی صحبت کن ؟ به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب که علم کند به عالم شهدای کربلا را؟ تلمیح دارد به حادثه ی کربلا ابوالعجایب : صاحب شگفتی ها ، کسی که کارهای شگفت انگیز می کند ، منظور امام حسین(ع) ابو : پدر ، صاحب العجایب : جمع عجیبه ، شگفتی ها استفهام انکاری واج آرایی مصوّت / ا / را : مفعولی عَلم کردن : برپا کردن ، کنایه از مشهورکردن ، به نام و شهرت رسانیدن ، در معرض دید همگان قرار دادن ، زیرا علم به معنای پرچم و نشانه است عَلم و عالم : جناس ناقص افزایشی معنی : به جز علی(ع) چه کسی میتواند پسری به دنیا آورد که واقعه ی کربلا را به وجود آورد . چو به دوست عهد بندد ز میان پاک بازان چو علی که میتواند که به سر برد وفا را؟ تلمیح به شب هجرت حضرت رسول اکرم (ص) که حضرت علی (ع) به جای ایشان خوابیدند و اوج وفای به عهد را نمایان ساخت . استفهام انکاری معنی : وقتی با خدا عهد و پیمان میبندد در میان عاشقان خدا ، مانند علی (ع) چه کسی میتواند پای بند به عهد و پیمان خود باشد . نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیّرم چه نامم شه ملک لافتی را ؟ مبالغه ی شاعرانه در بیان عظمت و شخصیّت و کمالات فراوان حضرت علی (ع) است که او را در مرتبه ای برتر از صالحان و دیگر بندگان خدا قرار داده و گرنه حضرت علی (ع) هم از لحاظ جسمانی بشر است ( عجز شاعر در توصیف حضرت علی (ع) دارد . ( تلمیح دارد به داستان غزوه ی احد شه ملک لافتی : شاه سرزمین فتح نشدنی اشاره به خبری درباره بزرگواری و دلاوری امیرمؤمنان که در غزوه ی احد در فضای آسمان پیچیده شده بود . معنی : نه خدا و نه انسان می توانمش نامید ، در تعجّبم که چه اسمی بر پادشاه جنگ آوری و شجاعت بگذارم . تلمیح دارد به جمله : لافتی الّا علی و لاسیف الا ذوالفقار به دو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آرتوتیا را چشم و توتیا : مراعات نظیر چشم خون فشان : کنایه از گریان بودن هله : آگاه باش ، صوت تنبیه ( : کلمه ای که برای آگاه کردن به کار می رود . ) نسیم رحمت : اضافه ی تشبیهی ، رحمت خداوند را به نسیم تشبیه شده است ، مورد خطاب واقع شده ( تشخیص ) آر و را : جناس ناقص قلب را : برای ، نشانه ی متممی غبار کوی او : مشبّه توتیا : مشبّهٌ به معنی : با دو چشمم که از فشار گریه خون می گرید ای باد رحمت و بخشش از کوچه او گرد و غبار کفشش را بیاورد تا سرمه ی ( خاکی که مایه بصیرت می شود ) چشمم کنم . به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را صبا : باد خنک و لطیفی که از شمال شرق می وزد ، نماد پیام رسانی است . را : به ، نشانه ی متممی معنی : به این آرزو هستم که شاید حرفهایم به خاک پایت برسد به همین جهت چه پیامهایی را از سوز دل به باد صبحگاهی دادم تا به تو برسد . چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را واج آرایی مصوّت / ا / دارد . را : مفعولی معنی : ای علی چون تو گرداننده ی قضا ( تغییر دهنده ی پیشامدهای ناگوار ) هستی به حقّ دعای بیچارگان پیشامدهای بد را از ما دور گردان . چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق تو دم که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را دم اوّل : لحظه ، درمعنی نفس با نای و نوا و بنوازد ایهام تناسب دارد . دم دوم : نفس دم و دم : جناس تام نوای شوق : صدایی که از سر شوق و علاقه برمی آید . دم زدن : کنایه از سخن گفتن نوا : صدا لسان غیب : لقب حافظ را : مفعولی نای ، دم ( دوم ) ، بنوازد ، نوا : مراعات نظیر معنی : چه ناله ای مانند نی هر لحظه و هر دم از اشتیاقی که به او دارم سر دهم که حافظ شیرازی نوای عشق را خوشتر سر میدهد . همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را تضمین شعر حافظ تضمین : آوردن آیه ، حدیث ، مصراع و یا ...از دیگری را در اثنای کلام تضمین گویند . تضمین با ایجاد تنوّع سبب لذّت خواننده می شود و پدید آورنده ی ایجاز در کلام است و آگاهی شاعر را از موضوعات مختلف نشان می دهد . هر قدر تضمین طبیعی تر باشد ( به بافت کلام بخورد ) هنری تر است . مصراع دوم : واج آرایی مصوّت / ا / پیام آشنا : در شعر شهریار پیام عشق و محبّت آمیز علی(ع) از جانب خداوند ، آشنا : شهریار ؛ پیام آشنا : در شعر حافظ : خداوند و آشنا : حافظ نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد این نوا را : تشخیص معنی : هر شب در این امید هستم که نسیم صبحگاهی پیام عشق و محبّت آمیز علی (ع) را از جانب خدا برای من بیاورد و دل من را نوازش دهد . زنوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا مرغ یا حق : استعاره از عارفان و شب نشینان دل شب : اضافه ی استعاری ، تشخیص ا : نشانه ی ندا بیت تخلّص است چون نام شاعر در آن آمده است . معنی : صدای مرغ یا حق ( عارف ) را بشنو که در نیمههای دل شب غم دلش را به خدایش میگوید . چقدر خوب و خوش است ای شهریار که غم دل را برای خدا بگویی . ! بیاموزیم ( 1 ) 1- مهر او بلانشینان را کشتی نوح است. 2- نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیّرم چه نامم شه ملک لا فتی را در نمونه 1به داستان حضرت نوح و در نمونه 2 به حدیث« لافتی الاعلی لاسیف الا ذوالفقار» اشاره شده است . به این نوع استفاده از آیات ، احادیث ، داستان ها و وقایع تاریخی در ضمن شعر یا نوشته تلمیح می گویند . چند نمونه دیگر تلمیح : آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند اشاره به آیه : « انا عرضنا الامانة علی السماوات و الارض والجبال فاًبین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الا نسان انه کان ظلوماً جهولاً .» چنین گفت پیغمبر راستگوی ز گهواره تا گور دانش بجوی اشاره به حدیث : اطلبوا العلم من المهد الى اللحد . ( لازم به تذکر است چون در این بیت عیناً حدیث معنی شده است تلمیح نیست بلکه اقتباس است . ) تلمیح در لغت به معنی به گوشه ی چشم اشاره کردن است ، در اصطلاح ادبی آوردن کلمه یا کلماتی در شعر یا نثر است که آن کلمه یا کلماتی اشاره به داستان ، قصّه ، آیه و ... به گونه ای که شاعر یا نویسنده قصد تعریف آن را ندارد خواننده یا شنونده با شنیدن شعر یا متن به یاد آن داستان ، قصّه ، آیه و... می افتد ؛ تلمیح سبب می شود تا مفهوم و معنی مورد نظر شاعر یا نویسنده را بهتر درک کنیم . خود آزمایی صفحه ی 5 1- یک نمونه سجع در مناجات خواجه عبدالله بیابید . بکاست و نخواست 2- در عبارت « بر کشته های ما جز باران رحمت خود مبار» مقصود از « کشته ها » چیست؟ استعاره از اعمال ما 3- بیت پنجم شعر همای رحمت به چه موضوعی اشاره دارد؟ رفتار حضرت علی (ع) با ابن ملجم و نهایت جوانمردی حضرت علی (ع) که به فرزندش سفارش می کرد با اسیرت حتّی اگر قاتل من باشد با ملایمت رفتار کن . 4- شاعر در کدام بیت ناتوانی خویش را از وصف حضرت علی (ع) بیان کنید ؟ بیت 8 : نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت / متحیّرم چه نامم شه ملک لافتی را ! 5- در بیت سیزدهم مقصود از پیام آشنا و آشنا چیست ؟ پیام آشنا در شعر حافظ یعنی خدا در شعر شهریار یعنی پیام عشق و محبّت آمیز علی (ع) از جانب خدا . آشنا در شعر حافظ خود حافظ و در شعر شهریار خود شهریار است .
نظرات شما عزیزان: